بازداشت محمدالله گران توسط استخبارات طالبان در خوست: بررسی ابعاد سیاسی، اجتماعی و حقوقی
در هفتههای اخیر منابع محلی در ولایت خوست گزارش دادهاند که نیروهای استخبارات طالبان محمدالله گران، یکی از فعالان شناختهشده شبکههای اجتماعی را بازداشت کردهاند. این رویداد بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی یافت، زیرا نهتنها بهعنوان یک اقدام امنیتی بلکه بهعنوان نشانهای از رویکرد طالبان در قبال آزادی بیان و فعالیتهای مدنی تعبیر میشود
بازداشت چنین افرادی که از شبکههای اجتماعی برای نقد و بیان دیدگاهها استفاده میکنند، بار دیگر پرسشهای مهمی را درباره جایگاه آزادی بیان، وضعیت جامعه مدنی و حدود حقوق شهروندان در افغانستان تحت حاکمیت طالبان مطرح کرده است
در این مقاله تلاش میکنیم به شکلی جامع و مستند، ابعاد مختلف بازداشت محمدالله گران را بررسی کنیم. مقاله در چند محور اصلی تنظیم شده است
محمدالله گران کیست؟
محمدالله گران از فعالان شناختهشده شبکههای اجتماعی در ولایت خوست است. او در سالهای اخیر توانست با استفاده از فضای مجازی، بهویژه فیسبوک و توییتر (اکنون ایکس)، صدای بخشی از جامعه محلی خوست را بازتاب دهد. موضوعات مطرحشده توسط او بیشتر جنبه انتقادی داشت و شامل مسائل حکومتی، مشکلات مردم، فساد اداری و نیز برخی تصمیمات طالبان میشد
در شرایطی که رسانههای آزاد افغانستان پس از بازگشت طالبان در اوت ۲۰۲۱ به شدت محدود شدهاند، شبکههای اجتماعی به یکی از معدود عرصههای باقیمانده برای بیان دیدگاههای انتقادی تبدیل شد. افرادی چون محمدالله گران نقش پررنگی در انتقال مشکلات مردم و نقد وضعیت موجود داشتند. همین امر باعث شد که او در چشم طالبان به عنوان یک صدای «نامطلوب» و «خطرناک» تلقی شود
شبکههای اجتماعی در افغانستان پس از بازگشت طالبان
نقش فضای مجازی در غیاب رسانههای آزاد
پس از سقوط جمهوری و رویکارآمدن طالبان، بسیاری از رسانههای آزاد تعطیل یا به شدت سانسور شدند. روزنامهنگاران با تهدید، بازداشت یا مهاجرت اجباری روبهرو شدند. در چنین فضایی شبکههای اجتماعی جای رسانههای آزاد را گرفتند. فیسبوک، توییتر، یوتیوب و تلگرام به ابزار اصلی شهروندان برای تبادل اطلاعات، افشاگری و نقد تبدیل شد
تلاش طالبان برای کنترل فضای مجازی
طالبان به سرعت متوجه شدند که این فضا میتواند به چالشی جدی برای مشروعیت و حاکمیتشان تبدیل شود. در نتیجه، سیاستهای مختلفی برای کنترل آن در پیش گرفتند
ردیابی و بازداشت کاربران منتقد
فشار بر خانوادهها برای سکوت فعالان
ایجاد حسابهای جعلی برای تبلیغات حکومتی
محدودسازی اینترنت و نظارت بر ارتباطات
بازداشت محمدالله گران را میتوان بخشی از همین استراتژی دانست
نقش استخبارات طالبان در کنترل مخالفان
ساختار استخبارات طالبان
نیروهای موسوم به «استخبارات طالبان» (ریاست استخبارات عمومی) یکی از نهادهای کلیدی این گروه است که وظیفه کنترل، سرکوب و بازداشت مخالفان سیاسی، فعالان مدنی و رسانهای را بر عهده دارد. این نهاد با استفاده از شبکههای گسترده اطلاعاتی، در سراسر افغانستان حضور دارد و تقریباً بدون هیچ نظارت قانونی عمل میکند.
شیوههای عمل استخبارات
روشهای این نهاد شامل بازداشتهای خودسرانه، بازجوییهای فشرده، تهدید و شکنجه گزارش شده است. فعالان اجتماعی و رسانهای بیش از دیگران هدف قرار گرفتهاند، زیرا طالبان آنان را تهدیدی برای روایت رسمی خود میدانند
بازداشت محمدالله گران در خوست نمونه بارزی از چنین اقداماتی است که بدون ارائه هیچ مدرک حقوقی یا روند قضایی صورت گرفته است
تحلیل حقوقی بازداشت فعالان اجتماعی
تعهدات افغانستان در قبال آزادی بیان
هرچند طالبان هنوز از سوی بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته نشدهاند، اما افغانستان پیش از سال ۲۰۲۱ عضو میثاقهای بینالمللی حقوق بشر از جمله «میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی» بود. این اسناد آزادی بیان، آزادی اندیشه و حق مشارکت در امور عمومی را تضمین میکنند
مغایرت با حقوق داخلی
حتی قانون اساسی ۱۳۸۲ افغانستان، که طالبان آن را عملاً کنار گذاشتهاند، آزادی بیان و رسانهها را تضمین کرده بود. از این منظر، بازداشت محمدالله گران نه تنها با حقوق بینالملل بلکه با قوانین پیشین داخلی نیز در تضاد است
نبود روند قضایی شفاف
هیچگونه محاکمه عادلانه یا روند قانونی در چنین بازداشتهایی رعایت نمیشود. فعالان معمولاً بدون حکم رسمی و بر اساس دستور مستقیم استخبارات بازداشت میشوند. این مسأله بر نگرانیهای حقوق بشری میافزاید
پیامدهای سیاسی و اجتماعی این بازداشت
ترس و خودسانسوری
یکی از نخستین پیامدهای بازداشت محمدالله گران، گسترش ترس در میان سایر کاربران شبکههای اجتماعی است. بسیاری از فعالان، پس از مشاهده چنین برخوردهایی، از بیان نظرات انتقادی دست کشیده یا حسابهای خود را غیر فعال میکنند.
تضعیف جامعه مدنی
جامعه مدنی افغانستان که پیشتر هم در معرض فروپاشی قرار داشت، با اینگونه اقدامات بیش از پیش ضعیف میشود. فعالان محلی که میتوانستند مشکلات را بازتاب دهند، یا خاموش میشوند یا مجبور به ترک کشور.
تقویت استبداد طالبان
بازداشتهای هدفمند به طالبان این امکان را میدهد که مخالفان بالقوه را حذف کرده و فضای عمومی را در کنترل کامل خود نگه دارند. این روند به استقرار نوعی «دیکتاتوری خاموش» منجر میشود
واکنشها و بازتابها
واکنشهای داخلی
در داخل افغانستان، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به بازداشت محمدالله گران ابراز نگرانی کردهاند. برخی نیز بهطور غیرمستقیم به این موضوع اشاره کردهاند تا خود را از خطر بازداشت مصون نگه دارند
واکنشهای بینالمللی
هرچند رسانههای جهانی به صورت پراکنده به این موضوع پرداختهاند، اما سازمانهای حقوق بشری بینالمللی بارها نسبت به بازداشت خودسرانه فعالان مدنی توسط طالبان هشدار دادهاند. احتمالاً بازداشت محمدالله گران نیز در گزارشهای آینده سازمانهایی چون عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر بازتاب خواهد یافت
تأثیر بر آزادی بیان و آینده جامعه افغانستان
محدودیت آزادی بیان
بازداشت محمدالله گران بخشی از روند گستردهتر سرکوب آزادی بیان است. در عمل، هیچ روزنامهنگار یا فعال اجتماعی از پیگرد طالبان در امان نیست. این روند افغانستان را به یکی از بستهترین جوامع جهان از نظر آزادی رسانهها تبدیل کرده است
تأثیر بر جوانان و تحصیلکردگان
جوانان افغانستان که به شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزار اصلی برای بیان دیدگاهها و ایجاد تغییر نگاه میکردند، اکنون با سرکوب شدید روبهرو شدهاند. این وضعیت انگیزه آنان را برای مشارکت اجتماعی کاهش داده و موج مهاجرت نخبگان را تشدید کرده است
آینده مبهم جامعه مدنی
ادامه چنین اقداماتی به معنای خاموش شدن آخرین صداهای مستقل در افغانستان خواهد بود. در نتیجه، جامعه مدنی که ستون اصلی دموکراسی و عدالت است، بهشدت آسیب خواهد دید
بازداشت محمدالله گران توسط استخبارات طالبان تنها یک رویداد فردی نیست، بلکه نمادی از سیاست سیستماتیک طالبان در سرکوب آزادی بیان و حذف مخالفان است. این رویداد به روشنی نشان میدهد که طالبان هیچ تحملی در برابر صدای انتقاد ندارند و حاضرند حتی کوچکترین مخالفت در فضای مجازی را با سرکوب و بازداشت پاسخ دهند
از منظر حقوقی، چنین اقداماتی نقض آشکار تعهدات بینالمللی افغانستان و اصول بنیادین حقوق بشر است. از منظر اجتماعی، این بازداشتها موجب ترس، خودسانسوری و تضعیف جامعه مدنی میشوند. در سطح سیاسی، طالبان با این اقدامات سعی در تثبیت قدرت مطلق و جلوگیری از شکلگیری هرگونه جنبش اعتراضی دارند
آینده آزادی بیان در افغانستان به شدت تیره به نظر میرسد، مگر آنکه جامعه بینالمللی فشار بیشتری بر طالبان وارد کند و فعالان داخلی نیز با شیوههای نوین و خلاقانه بتوانند صدای خود را حفظ کنند. بازداشت محمدالله گران هشداری
جدی است: هر کسی که بخواهد حقیقت را بازگو کند، در معرض خطر قرار دارد
تاریخچه سرکوب، آمار کشتار، ضرب و شتم و زندان
جامعه مدنی افغانستان طی سه دهه اخیر نقشی مهم در شکلگیری آگاهی عمومی، حمایت از حقوق بشر و دفاع از آزادی بیان ایفا کرده است. اما طالبان از همان نخستین روزهای پیدایششان در دهه ۱۹۹۰ تا امروز، فعالان جامعه مدنی را تهدیدی برای موجودیت و ایدئولوژی خود دانستهاند. برخورد طالبان با این فعالان همواره با کشتار، شکنجه، ضرب و شتم، زندان و بازداشت همراه بوده است
از اعدامهای خیابانی دهه ۱۹۹۰ گرفته تا بازداشتهای دستهجمعی پس از بازگشت به قدرت در اوت ۲۰۲۱، طالبان بارها نشان دادهاند که هیچ تحملی در برابر صداهای مستقل و مخالف ندارند. این مقاله تلاش میکند تصویری جامع از رفتار طالبان با فعالان جامعه مدنی در طول تاریخ ارائه دهد.
پیشینه طالبان و رابطه با جامعه مدنی
طالبان در سال ۱۹۹۴ بهعنوان یک جنبش مذهبی-نظامی در جنوب افغانستان پدیدار شدند. در آن زمان، کشور درگیر جنگ داخلی میان گروههای مجاهدین بود و طالبان با شعار «ایجاد امنیت و اجرای شریعت» توانستند بخشهای بزرگی از کشور را تحت کنترل گیرند.
از همان آغاز، رابطه طالبان با جامعه مدنی بهویژه روزنامهنگاران، فعالان حقوق زن و گروههای دانشجویی خصمانه بود. طالبان ساختار جامعه مدنی را «غربی» و «مخالف ارزشهای اسلامی» میدانستند و هرگونه فعالیت مستقل را سرکوب
میکردند

طالبان در دهه ۱۹۹۰ و سرکوب فعالان
اعدام و کشتار فعالان
در نخستین دوره حاکمیت طالبان (۱۹۹۶-۲۰۰۱)، بسیاری از فعالان حقوق زن، روزنامهنگاران و دانشجویان مورد هدف قرار گرفتند. گزارشهای سازمان ملل متحد نشان میدهد که دهها تن از فعالان در کابل و مزار شریف تنها به جرم برگزاری نشست یا انتشار بیانیه اعدام شدند
بازداشت و زندان
طالبان در دهه ۱۹۹۰ بهطور گسترده از بازداشت بهعنوان ابزاری برای ایجاد ترس استفاده میکردند. فعالان مدنی که در دفاع از حقوق زنان یا آموزش دختران فعالیت داشتند، غالباً بدون محاکمه به زندانهای محلی انداخته میشدند. در بسیاری موارد، این بازداشتها با شکنجه جسمی و روانی همراه بود
محدودیت مطبوعات
طالبان تقریباً تمام رسانههای آزاد را تعطیل کردند و روزنامهنگارانی که حاضر به همکاری با دستگاه تبلیغاتی طالبان نبودند، با خطر بازداشت و حتی مرگ مواجه شدند
سقوط طالبان در ۲۰۰۱ و شکوفایی کوتاهمدت جامعه مدنی
با مداخله آمریکا و سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱، فضای جدیدی برای رشد جامعه مدنی بهوجود آمد. صدها سازمان غیر دولتی، نهادهای مدافع حقوق بشر، رسانههای آزاد و شبکههای اجتماعی نوپا در افغانستان شکل گرفتند
در این دوره، هرچند ناامنی ناشی از جنگ با طالبان همچنان ادامه داشت، اما آزادی نسبی برای فعالان وجود داشت. طالبان در مناطق تحت نفوذشان همچنان دست به ترور فعالان میزدند و بازداشتهای محلی انجام میدادند، اما مقیاس سرکوب به گستردگی دورههای حاکمیت مستقیمشان نبود
بازگشت طالبان در ۲۰۲۱ و تشدید خشونت
سرکوب گسترده
پس از سقوط کابل در اوت ۲۰۲۱، طالبان بار دیگر بر افغانستان مسلط شدند. از همان روزهای نخست، سیاست سرکوب فعالان جامعه مدنی آغاز شد. تظاهرات زنان در کابل، مزار شریف و هرات با خشونت سرکوب شد و بسیاری از سازمانهای مدنی تعطیل گردیدند
بازداشت فعالان
طالبان بهطور سیستماتیک دست به بازداشت فعالان زن، روزنامهنگاران، نویسندگان و مدافعان حقوق بشر زدند. بر اساس گزارش «دیدبان حقوق بشر»، تنها در سال ۲۰۲۲ بیش از ۳۰۰ مورد بازداشت مستند شد که بسیاری از آنها بدون هیچ روند قضایی صورت گرفته بود
شکنجه و ناپدیدسازی
موارد متعددی از شکنجه و حتی ناپدیدسازی اجباری فعالان گزارش شده است. برای نمونه، تمنا زریاب پروانی، فعال زن، در سال ۲۰۲۲ پس از یک تظاهرات توسط طالبان بازداشت و هفتهها در زندان نامعلوم نگه داشته شد

آمار کشتار، ضرب و شتم و زندان
کشتار
طبق گزارش عفو بینالملل، از زمان بازگشت طالبان بیش از ۱۲۰ فعال مدنی و روزنامهنگار کشته شدهاند. این آمار شامل ترورهای هدفمند و اعدامهای صحرایی است
ضرب و شتم
دهها ویدئو و گزارش از ضرب و شتم تظاهرکنندگان زن و فعالان منتشر شده است. در کابل و هرات، نیروهای طالبان بارها تجمعات مدنی را با شلاق، قنداق تفنگ و اسپری فلفل متفرق کردهاند
زندان و بازداشت
براساس دادههای سازمانهای حقوق بشری، طی دو سال نخست حاکمیت طالبان بیش از ۱۵۰۰ مورد بازداشت فعالان ثبت شده است. زندانهای استخبارات طالبان در کابل و ولایات شرقی (مانند خوست و ننگرهار) محل اصلی نگهداری این افراد بوده است
نمونههای خاص
خدیجه سرابی (والی پیشین بامیان و فعال حقوق زنان) بارها تهدید شد و در سال ۲۰۲۲ برای مدتی بازداشت گردید
فعالان خوست مانند محمدالله گران در سال ۲۰۲۴ به جرم فعالیت در شبکههای اجتماعی بازداشت شدند
در هرات، زنان معترض در سال ۲۰۲۲ با ضرب و شتم وحشیانه روبهرو شدند و برخی از آنها هفتهها در زندانهای طالبان باقی ماندند
واکنش جامعه بینالمللی
سازمان ملل متحد بارها نگرانی خود را از بازداشتهای خودسرانه و کشتار فعالان ابراز کرده است. شورای حقوق بشر سازمان ملل در ۲۰۲۳ گزارشی منتشر کرد که نشان میدهد طالبان با روشهای سازمانیافته در پی حذف جامعه مدنی هستند.
با این حال، بهدلیل مسائل ژئوپلیتیک و عدم بهرسمیتشناختن طالبان، فشارها اغلب به سطح بیانیههای سیاسی محدود مانده و تأثیر عملی اندکی بر رفتار طالبان داشته است
تأثیر بر آزادی بیان و آینده جامعه مدنی
خودسانسوری
بسیاری از فعالان در داخل کشور اکنون یا خاموش شدهاند یا از افغانستان مهاجرت کردهاند. بازداشتهای مکرر باعث شده فضای عمومی بهشدت خالی از صدای مخالف شود
تضعیف نهادهای مدنی
بیش از ۷۰ درصد سازمانهای غیردولتی در افغانستان تعطیل یا فعالیت خود را به حالت نیمهفعال درآوردهاند. دلیل اصلی، تهدید طالبان و نبود امنیت برای کارکنان این نهادهاست
آینده مبهم
اگر روند فعلی ادامه یابد، جامعه مدنی افغانستان با خطر نابودی کامل مواجه خواهد شد. بازداشت، شکنجه و کشتار فعالان نشان میدهد طالبان قصد ندارند هیچ فضای آزادی باقی بگذارند
رفتار طالبان با فعالان جامعه مدنی از آغاز تا امروز همواره خصمانه و سرکوبگرانه بوده است. اعدامهای دهه ۱۹۹۰، ترورهای سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، و بازداشتهای گسترده پس از بازگشت به قدرت در ۲۰۲۱ همه نشان از تداوم یک الگوی ثابت دارد حذف جامعه مدنی و خاموش کردن صدای مخالفان
بیش از ۱۲۰ کشته، صدها مورد ضرب و شتم، و هزاران بازداشت گواه روشنی است بر اینکه طالبان نه تنها تغییری نکردهاند، بلکه شیوههای کنترل و سرکوبشان را مدرنتر و گستردهتر کردهاند
آینده جامعه مدنی افغانستان وابسته به حمایت جامعه جهانی و ایستادگی شهروندان شجاعی است که با وجود تهدید و بازداشت، همچنان صدای مردم بیصدا مانده را بلند میکنند
Leave a Reply